چرا قصه زندگی جاوید در سریال یاغی به حاشیه رفته است؟
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۳۵۴۶۹
جبار آذین منتقد و مدرس سینما میگوید: یاغی علیه قواعد و قراردادهای جبری حاکم بر زیست طبقهای از جامعه قدعلم میکند، اما آیا این قدعلم کردن تنها به قیمت رهایی فردی و کشیدن گلیم خودش از آب است یا میخواهد راهگشای یک طبقه و طیفی از آدمها باشد که در چنبره فرهنگی مذموم این طبقه اسیر شدهاند.
به گزارش همشهری، سریال یاغی نخستین تجربه محمد کارت در سریال سازی به قلم پدرام پورامیری، حسین دوماری و محمد کارت با نگاهی به رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش به نیمه راه رسیده و با وجود شروع هیجاناگیز و ضرباهنگ مناسبی که با به تصویر کشیدن قهرمانی به نام جاوید (علی شادمان) خلق کرد تا مخاطب را با زندگی نوجوان تازه پشت لب سبز شدهای میان زاغههای جنوب شهر همراه کند به کندی و کسالت رسیده و به نظر میرسد همانقدر که دلهزدیها، عاشق شدن و کتک خوردنهای جاوید به موازات کشتیگرفتنهایش مخاطب را دنبال خود میکشاند تا برای همه آرزوهای هرچند کوچک او دل بسوزاند با آمدن خردهروایتهایی به جای داستان اصلی با افت مخاطب مواجه شده و تکرار و طولانیبودن جای خود را به طراوت و ایدههای جذاب اولیه داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه با جبار آذین نویسنده، منتقد و مدرس با سابقه سینما و تلویزیون گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
این نویسنده و منتقد سینما، سریال یاغی را به لحاظ تماتیک، مضمون، ساختار کارگردانی، بازیها، موسیقی، فیلمبرداری حتی طراحی صحنه و چهرهپردازی گام رو به جلویی محسوب میداند؛ و میگوید: این مجموعه با طرحی جذاب و مضمون و ساختاری منسجم با فاصله قابل توجهی از دیگر تولیدات شبکه نمایش خانگی شکل فراموش شدهای از روایتهای قهرمانمحور را در سینما احیا کرده که قابل تامل و تحسین است.
قصهای درباره جنوب شهر بدون موضعگیری اخلاقیآذین در ادامه بیان میکند: کارت داستانهایش را از میان مسایل و بیشتر مصایب زندگی طبقه فرودست جامعه انتخاب میکند و همانطور که کارنامه آثار او (مستند و سینمایی) نشان میدهد علاقه خاصی به زبان این جنس و قشر از مردم برای بیان قصههایش دارد بدون آنکه در دام تحقیر یا موضعگیریهای اخلاقی و طبقاتی بیفتد. البته این موضوعات لبه تیغ حرکت میکند و اگر پرداخت عالمانهای نشود ممکن است به بزهکاری و بسیاری آسیبهای اجتماعیدامن بزند.
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به تفاوت آشکار یاغی در مضمون و قصهپردازی با «شنای پروانه» در کارنامه محمد کارت، میافزاید: «شنای پروانه» در بطن سیاهی و تلخی زیست مردم آن طبقه، راه به جایی نمیبرد و در نهایت تباهی بود بدون فردای روشن. این در حالیست که او در یاغی پنجره امید را نبسته و سعی کرده با خلق قهرمانی در قد و قواره جاوید راهی به سوی فردا باز کند و امید را زنده نگه دارد.
این مدرس سینما و تلویزیون با اشاره به جبر ناگزیر زندگی در این طبقه میگوید: کارگردان با طرحی تازه در دل فرهنگی برخاسته از فرهنگ لمپنیسم (کوچه و خیابان) است بیش از آنکه به جبر زندگی به در این طبقه تن دهد قهرمانی میسازد که علیه آن میشورد و به دنبال راهی برای رستگاری است. از این منظر داستان به درستی روایت میشود. شخصیتها باورپذیر و قابل قبولند. فیلمنامه به لحاظ دراماتیک با قوت چیدمان شده. کارگردانی حرفهای و بازی بازیگران متفاوت و چشمگیر است.
آیا یاغی به دام آبکی و کشدار شدن افتاده است؟آذین با بیان به نقاط ضعفی که به مرور در سریال یاغی رخ مینماید، ادامه میدهد: گذشته از اغراقهایی که بنا به نیاز قصه و درام در نمایش فرهنگ لات و لاتبازیها میبینیم، موضوع دیگر کشدار و طولانی شدن مسیری است که قهرمان قصه میپیماید تا به سرانجام قصه برسد. در واقع خرده روایتها در این سریال به مرور جای روایت اصلی را گرفته است. او با اشاره به سردرگم شدن مخاطبان این سریال توضیح میدهد: به نظرم یاغی میتوانست با قسمتهای محدودتری به سرانجام زندگی جاوید به عنوان قهرمان اصلی قصه برسد و با همان تمپو و ریتمی که در دو قسمت اول آن شروع شده بود مخاطب را با خود همراه کند.
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه بیان میکند: یاغی با خلق قهرمانی به نام جاوید قرار بود مخاطب را با فراز و نشیبهای دراماتیک زندگی او را در بیغولههای شهر دنبال کند، اما به نیمه راه نرسیده میبینیم زندگی او به حاشیه رفته و زندگیهای دیگر شخصیتهای یاغی جایگزین آن شده است. درامی که سریال یاغی با آن شروع شد و مخاطبان قابل توجهی را برای خود دست وپا کرد با تغییر جهت مسیر اصلی قصه و کند شدن به مرور دایره مخاطبان را از دست داده است. به هر حال مخاطب با در اختیار داشتن انبوهی از سریالهای خارجی به راحتی زیر بار صرف وقت و زمان خود برای صحنههای کند و طولانی تعقیب و گریز قابل پیشبینی نمیرود و انتخاب دیگری میکند.
آذین با اشاره این نکته که وقتی داستانکها و خرده روایتها در خدمت داستان اصلی باشد منطق باورپذیری دارد ادامه میدهد: ایجاد بعضی صحنهها و دیالوگها که حذف آنها خللی به روند داستان وارد نکند نه تنها کارکردی نخواهد داشت و سبب کندی و کسالت اثر خواهد شد و به احساس و عاطفه مخاطب هم ضربه وارد میکند. این مدرس سینما و تلویزیون مصداق این به هم ریختگی در پیشبرد قصه را روایت عشق و تنهایی جاوید میداند که برای رسیدن به دختر محبوبش دست به هر کاری میزند، اما میبینیم که مسیر عوض شده و داستان اصلی به دوش شخصیتهای دیگر سپرده میشود.
از منظر این نویسنده و کارشناس رسانه تا زمانی که قصه دیگر کاراکترهای یاغی در پیشبرد قصه قهرمان اصلی کارکرد داشته باشد مخاطب را پس نمیزند، اما از جایی به بعد که قصه زندگی قهرمان اصلی فراموش یا در حاشیه نگه داشته شود و جای خود را به روایتهای فرعی بدهد مخاطبی را که مشتاق سرنوشت قهرمان اصلی بوده دلسرد میکند.
آذین با تاکید به پیرنگ جذاب و سینمایی این اثر میگوید: اگر پیرنگ اصلی قصه در روایت زندگی جاوید همچنان به روال قسمتهای ابتدایی یاغی زندگی جاوید را به عنوان قهرمان اصلی قصه روایت میکرد و خط اصلی را از دست نمیداد نه تنها میتوانست گستره مخاطبان خود را حفظ و حتی وسیعتر کند بلکه به عنوان یکی از ماندگارترین آثار به نمایش درآمده در شبکه نمایش خانگیاز ابتدای حیات خود محسوب شود.
وقتی فیلمساز با آثار ادبی ارتباط عمیقی داشته باشدیکی از نکات برجسته سریال یاغی اقتباسی بودن این اثر در قیاس با دیگر تولیدات نمایش خانگی است. در واقع تجربه نشان داده که اثار اقباسی که به آثار ادبی برداشت میشوند در جذب مخاطب موفق بودهاند این منتقد تلویزیون در این باره میگوید: وقتی هنرمندان ارتباط، مطالعه و درک درستی از ادبیات داشته باشد قطعا اثر محسوسی در تولیدات خود میگذارند.
این مدرس با سابقه سینما میافزاید: به هر حال موارد موفق اقتباسی نظیر سریال زخم کاری و یاغی که در نمایش خانگی مخاطب پیدا کرده نشان میدهد این ارتباط عمیق و غنی تا چه حد میتواند به ارتباط منطقی و درست اثر با مخاطب منجر شود. واقعیت این است که سازندگان آثار نمایشی چه تلویزیون چه نمایش خانگی و حتی سینما درک درستی از ذائقه و سلیقه روز مخاطب هم ندارند.
آذین در ادامه به تاثیرات اجتماعی آثاری قبیل سریال یاغی اشاره میکند و میگوید: به هر حال خواسته یا ناخواسته یاغی به عنوان یک اثر اجتماعی طیف مخاطبان فراگیری را با خود همراه میکند. به اعتقاد او کاراکتر اصلی چنین اثری خود جامعه است و به همین دلیل اگر شخصیتها پرداخت درستی نداشته باشد یا به دام شعار و سهمخواهی طبقاتی بیفتد میتواند پاشنه آشیل آن باشد و با نمایش صحنههای خشونتبار، تبعات منفی را در ترویج فرهنگ لمپنیسم در جامعه به دنبال داشته باشد.
از منظر این مدرس سینما نگاه تکسویه کارگردان یاغی نسبت به طبقه فرودست میتواند منجر به برداشتهای غیرواقعی و و گاه وارونه از این طبقه شود. به هر حال این طبقه از آدمها در زندگی خود ابعاد مثبت و قابل توجهی در میان کوچه بازار دارند که وقتی از دید فیلمساز حذف شود تلقیهای جعلی از این طبقه را درست خواهد کرد.
یاغی هر حال علیه یه سری قواعد و قراردادهای جبری حاکم بر زیست طبقهای از مردم طغیان میکند، اما آیا این قدعلم کردن تنها به قیمت رهایی فردی و کشیدن گلیم خودش از آب است یا میخواهد راهگشای یک طبقه و طیفی از آدمها باشد که در چنبره فرهنگی این طبقه اسیر شدهاند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: یاغی سینما و تلویزیون زندگی جاوید قهرمان اصلی نمایش خانگی سریال یاغی مدرس سینما شخصیت ها روایت ها اصلی قصه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۳۵۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسجد شناور الجبار (+تصاویر)
عصر ایران - مسجد جامع الجبار (Al Jabbar Grand Mosque) در باندونگ جاوه غربی، اندونزی قرار دارد. با توجه به این که اطراف آن را آب فرا گرفته است، گاهی اوقات از این مسجد به عنوان مسجد شناور الجبار نیز یاد می شود. این مسجد در منطقه Gedebage در شرق باندونگ واقع شده است.
جبار از اسامی خداوند و به معنای جبران کننده، باشکوه و صاحب قدرت و نفوذ است. اتفاقا جبار سرنام جاوا برات (Jawa Barat) و نام مستعار استان جاوه غربی نیز است، از این رو، نام مسجد الجبار را می توان به "مسجد در جاوه غربی" یا "مسجد جاوه غربی" نیز ترجمه کرد.
پس زمینهدر گذشته، منطقه Gedebage باتلاقی به نام موارس گگر هانجوانگ (Muras Geger Hanjuang) بود. این باتلاق ها بقایای دریاچه باندونگ باستانی هستند. در پایان قرن نوزدهم، این باتلاق ها شروع به خشک شدن کردند و به مزارع برنج تبدیل شدند. شرکت راه آهن دولتی، Staatsspoorwegen، مسیر ریلی را ایجاد کرد که باندونگ و Cicalengka را در میانه این باتلاق ها به هم متصل می کند.
منطقه Gedebage پس از تقسیم شهر باندونگ در سال 2006 به یک ناحیه فرعی تبدیل شد. این گسترش موجب افزایش سرزندگی در منطقه شد زیرا مردم شروع به ساخت مسکن جدید در آنجا کردند.
ساخت مسجد الجبارساخت و ساز مسجد الجبار در 29 دسامبر 2017 آغاز شد. احمد هریاوان فرماندار سابق، و ددی میزوار معاون سابق فرماندار مراسم کلنگزنی را انجام داده و اولین سنگ را برای آغاز رسمی ساخت مسجد در جای خود قرار دادند.
به دلیل همه گیری کووید-19، روند ساخت و ساز در سال 2020 متوقف شد و یک سال و نیم بعد در 24 آگوست 2021 از سر گرفته شد. پس از 5 سال ساخت و ساز، مسجد الجبار در 30 دسامبر 2022 توسط فرماندار رضوان کمیل به طور رسمی افتتاح شد.
مشخصات و ویژگی هامساحت کلی مسجد الجبار برابر با 21799 متر مربع است. طبقه همکف 11238 متر مربع و طبقه اول آن 8329 متر مربع مساحت دارند. این مسجد دارای یک نیم طبقه 2232 متر مربعی نیز است. این در شرایطی است که مساحت اختصاص یافته به دریاچه ها و مخزن آب 6930 هکتار است. مساحت پارکینگ ها، میدان ها و فضاهای سبز نیز برابر با 11163 هکتار است.
مسجد الجبار می تواند تا 9822 نفر را در طبقه اول، 3188 نفر را در نیم طبقه، 3627 نفر را در هال ها و 16363 نفر را در حیاط پذیرا باشد. در مجموع این مسجد می تواند حدود 33000 نفر را در خود جای دهد.
این مسجد دارای چهار مناره به ارتفاع 99 متر است که هر یک در چهار گوشه مسجد قرار دارند. تعداد 6136 ورق شیشه برای تقلید فلس های ماهی طراحی و در نما و گبند مسجد الجابر استفاده شده اند. این مسجد دارای 27 ورودی است که نشان دهنده 27 شهر یا منطقه جاوه غربی هستند. روی هر یک از این ورودی ها یک موتیف باتیک وجود دارد که بومی هر از شهرها یا مناطق است. فرش های ترک بافت نیز برای پوشش کف مسجد استفاده شده اند.
با توجه به این که مسجد در منطقه سیل خیز Gedebage قرار دارد، اطراف آن توسط یک مخزن آب 6.9 هکتاری احاطه شده است که می تواند هنگام سیل آب را جذب کند. مسجد الجابر دارای یک باغ و موزه ای است که به اسلام اختصاص یافته است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دبی میزبان نخستین مسجد چاپ سه بعدی جهان (+عکس)