Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-09@09:42:00 GMT

داداش ! جاوید یاغی کفِته ؛ راز دوست داشتن بازی علی شادمان ...

تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۴۹۲۲۲

داداش ! جاوید یاغی کفِته ؛ راز دوست داشتن بازی علی شادمان ...

‍‍‍‍‍‍

عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - این روزها سریال "یاغی" از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است و بازی علی شادمان در نقش "جاوید" مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. 

علی شادمان اگرچه متولد آذر 1375 و هنوز بسیار جوان است اما در زمینه بازیگری تجربه‌های زیادی را پشت سر گذاشته است، حضور در بیش از 15 فیلم سینمایی و 8 سریال دلیلی بر این ادعاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نخستین باری که علی شادمان بر روی پرده سینما آمد و اشک مخاطبان نشسته در سالن‌های سینما را درآورد فیلم «میم مثل مادر» ساخته مرحوم رسول ملاقلی‌پور (۱۳۸۵) بود. پسربچه معصومی به نام سعید با مشکلات ژنتیکی که اگرچه نحیف و لاغر بود، اما با چشمانی درشت و نگاهی معصوم به خوبی ویولون می‌نواخت.

گلشیفته فراهانی (سپیده) در این فیلم نقش مادر سعید را داشت که در داستان فیلم در حادثه بمباران شیمیایی سردشت آسیب دیده بود و از دوران جنینی سعید می‌دانست او با مشکلاتی به دنیا خواهد آمد، اما تصمیمش را برای مادر شدن گرفته بود. این کودک متولد شهر ایلام بیش از هرچیز به دلیل آشنایی و مهارتی که با نوازندگی داشت برای این فیلم انتخاب شده بود.



در خصوص بازیگری کودکان در سینما یک قانون نانوشته وجود دارد که همواره جواب داده است استفاده از کودکان معصوم ، انرژیک یا معصوم پر انرژی. یک نگاه ساده به نمونه‌های سینمای ایران گواهی بر این ادعاست : بابک احمد پور (خانه دوست کجاست/ عباس کیارستمی) ، مسعود گودرزی یا امیرو (ساز دهنی/ امیرنادری) ، مجید نیرومند (دونده/ امیر نادری) ، میر فرخ هاشمیان و بهاره صدیقی (بچه‌های آسمان/ مجید مجیدی) ، آیدا محمدخانی (بادکنک سفید/ جعفر پناهی) مهدی باقربیگی (قصه‌های مجید/ کیومرث پوراحمد) و ...

علی شادمان هم از همان کودکی و فیلم میم مثل مادر در دسته این بازیگران کودک سینما قرار گرفت و اتفاقا نکته قابل توجه این است که بعد از بلوغ و بزرگ شدن هم باز در همین دسته باقی می‌ماند. شکل چهره و خصوصا چشمان، جنس صدا و فیزیک بدنی او باعث می‌شود از همان نگاه اول مخاطب با او ارتباط برقرار کند، اصطلاحا گفته می‌شود مخاطب با او سمپاتی دارد.

حال به این استعدادهای بالقوه زحمت و تلاش خود او برای انتخاب و ایفای نقش‌های متفاوت را اضافه کنیم طبیعتا بازیگری خواهد شد که به چشم خواهد آمد.

در همین نمونه سریال یاغی مشخص است که او برای ایفای نقش کشتی گیر، اولین مرحله یعنی رسیدن به فیزیک بدنی متناسب نقش "جاوید" کار کرده است و مخاطب در مواجهه اول با او نمی‌گوید جوان کشتی‌گیر که این شکلی نیست، حال شاید صد در صد ممنطبق با فیزیک و حالت بدن کشتی‌گیرها نباشد اما جاوید را به عنوان یک کشتی‌گیر می‌پذیرد.

با وجود این فیزیک ورزشکاری اما او همچنان جوانی ساده، معصوم و انرژیک است و حال قرار است در شرایطی قرار گیرد که از این سادگی و معصومیت هیچ خبری نیست و اتفاقا جهان، جهان تنازع بقاست یا به اصطلاح معروف اگر نخوری می‌خورنت. از اینجاست که نقش جاوید 2 شق اصلی پیدا می‌کند: اولی ساده، معصوم و صمیمی در میان خانواده و جمع دوستانش. دومی جنگجو، مبارز و پرتلاش در کشتی و مقابله با اتفاقات ریز و درشت پیش رو در زندگی.

به همین دلیل بازی علی شادمان به چشم می‌آید که همواره در یک موقعیت نمایشی قرار دارد، یا باید عملی انجام دهد یا باید عکس العملی نشان دهد، نقش او ایستا و خنثی نیست و باید اذعان داشت انصافا از پس این موقعیت‌های نمایشی به خوبی برآمده است. حتی در قسمت‌هایی که عاطی خواهرش را دزدیده بودند و او در شک و تردید گرفتار شده بود که چه کار کند خوب این موقعیت معلق و بغرنج را در بازیش نشان می‌داد (البته بگذریم که این موقعیت چنان در سریال طولانی شد که دیگر کارکردش را از دست داد).

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

شادمان در فیلم "شنای پروانه" محمد کارت هم نقش پسری به نام اشکان خروس را بازی می‌کرد. او در تک سکانس طولانی این فیلم، نقش جوانکی لات را دارد که با زرنگی و رندی سر (هاشم) را کلاه گذاشته و با پول او تولیدی مشروب راه انداخته است. اگرچه زمان نقش کوتاه بود اما بازی او در آنجا هم به چشم آمد. یا در فیلم "جان‌دار" هم باز نقش مکمل بود اما بازی روان و چشمگیری داشت. در فیلم "مردن در آب مطهر" ساخته نوید محمودی هم با ایفای نقش یک مهاجر اهل افغانستان توانست نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شود.

علی شادمان به عنوان یک جوان بازیگر در این حرفه در حال رشد است و اتفاقا بر خلاف انتظارات غلط از بازیگران جوان در سینمای ایران نه چشم رنگی دارد و نه خواننده است و نه ... او با تکیه بر استعداد، توانایی و زحمتی که برای ایفای نقش‌هایش کشیده است به این مرحله رسیده است.

علی شادمان معصوم ، انرژیک و پرتلاش است مانند جاوید و یا برعکس، به قول جاوید: بازی در این نقش کفته.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

معنی کفِته:
اصطلاح کوچه بازاری "کَفِته" از کلمه کف دست می آید به این معنی که همه چیز کف دستته یعنی همه چیز حله و هیچ مشکلی نیست. وقتی به صورت خبری به کسی می گوییم کفته یعنی نگران نباش هیچ مشکلی نیست و همه چیز حله. وقتی به صورت سوالی از کسی می پرسیم کَفِتِه؟ یعنی آیا همه چیز روبراهه؟ مشکلی نیست؟

 

پیشنهاد ؛ این مطالب را هم مطالعه کنید: 

1 یاغی ! قسمت دهم سریال نبود گروگانگیری مخاطب بود ...

2 یاغی ؛ حُسن بزرگ و صد افسوس عیب بزرگ!

تماشاخانه جزییات بیشتر از انگیزه قتل محیط‌بان «برومند نجفی»/ قاتل، نجفی را قبلا تهدید کرده بود (فیلم) درخت ارغوان هوشنگ ابتهاج و خانه‌اش در تهران چه وضعیتی دارد؟ خانه‌اش را در رشت تخریب کرده‌اند (فیلم) فیلم های دیگر

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: علی شادمان ایفای نقش همه چیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۴۹۲۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چه کسانی دوست داشتند بابک زنجانی اعدام شود؟

به گزارش همشهری آنلاین، کیهان نوشت: تردید و تشکیک و تحریف درباره این پرونده، و تمرکز روی کاهش حکم وی از اعدام به بیست سال حبس بدون اشاره به اهمیت بازگشت اموال، رویکرد جدید رسانه‌های طیف مذکور به موفقیت قوه قضائیه در بازپس‌گیری اموال بیت‌المال است.

در این باره روزنامه زنجیره‌ای اعتماد در یادداشتی نوشت: «این پرونده با وضعی که داشته و همچنان دارد در طول تاریخ و در ذهن عمومی جامعه هیچگاه بایگانی نخواهد شد. جامعه چطور باید تناسب سیر این پرونده با نقطه پایان خوش آن برای بابک زنجانی را بپذیرد؟ آیا کسی که صدها میلیون دلار از منابع عمومی را برای چند سال در وضعیت معطل و نامعلومی نگه داشته باید محکومیتی کم و بیش در حد برخی فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران و کنشگران داشته باشد؟ بحث اصلی درباره این پرونده و پرونده‌های مشابه دو مورد است. یکی بحث شفافیت پرونده و دیگری قیاس آن با پرونده‌های دیگر از حیث عدالت قضایی. اینکه پول‌های مورد بحث پس گرفته شده، جای تقدیر دارد اما این فقط کافی نیست.

اولا این پرونده در اوج عدم شفافیت و با حجم وسیعی از ابهامات و سؤالات بی‌پاسخ رسیدگی شد و به این نقطه رسید. نکته دوم خود فرآیند رسیدگی بود که کاملا غیرشفاف طی شد. مقامات قضایی در تمام این‌ سال‌ها مواردی مثل لو رفتن مبادی دور زدن تحریم و امثالهم را به عنوان دلیل رسیدگی غیرعلنی پرونده بابک زنجانی اعلام می‌کردند. الان بعد از یازده سال و با تغییرات گسترده در روش‌های دور زدن تحریم آیا وقت آن نرسیده که این پرونده و مجموع اقدامات بابک زنجانی شفاف برای مردم توضیح داده شود؟ سؤال دیگر این است که اگر ما همچنان به همان روش داریم تحریم را دور می‌زنیم پس چه ضمانتی برای عدم تولید مجدد امثال بابک زنجانی هست؟

عدم شفافیت و ابهامات این پرونده طوری بود که در دولت آقای روحانی بارها صدای مقامات خود دولت را درآورد. بارها آقای زنگنه وزیر سابق نفت فریاد زد که افرادی در پی تبرئه کردن و نجات دادن بابک زنجانی هستند. سرنوشت فعلی پرونده با احتساب فرآیند غیرشفافی که همچنان ادامه دارد حتما مهر تاییدی بر سخنان امثال وزیر سابق نفت خواهد بود.

این مسئله وقتی بغرنج‌تر می‌شود که پرونده‌هایی از این دست از حیث عدالت قضایی مورد داوری افکار عمومی قرار می‌گیرند. به این معنا که جامعه سرانجام آنها را با سرانجام پرونده‌های دیگری نظیر منتقدان سیاسی یا برخی کنشگران مدنی مقایسه می‌کند. مثلا چطور فعالان محیط زیست با اتهاماتی که هیچ‌گاه شفاف نشد و در شرایطی که وزارت اطلاعات تاکید داشت آنها مجرم نیستند باید ۷ سال در زندان باشند و بابک زنجانی با آن همه منابع مالی عظیمی که معطل کرده بود ۱۲-۱۰ سال؟ چطور یک فرد به خاطر بستن خیابان و درگیری با یک فرد بسیجی ظرف ۷۵ روز محاکمه و اعدام می‌شود، اما برای امثال بابک زنجانی موضوع متفاوت است؟»

درباره این شبهه‌افکنی باید گفت: اولا مدعیان اصلاحات و نشریات زنجیره‌ای همسو دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پول‌ها برنگردد تا بتوانند به فریب افکار عمومی و منفی‌بافی و سیاه‌نمایی ادامه دهند. اما حالا که قوه قضائیه و دستگاه‌های اطلاعاتی توانسته‌اند با تحت فشار گذاشتن فرد متخلف، اموال را به بیت‌المال برگردانند، سیاست‌بازان شاکی شده‌اند.

ثانیا قوه قضائیه درباره این پرونده دو راه بیشتر نداشت:

۱- زنجانی را اعدام کند، اما اموال بیت‌المال به کشور برنگردد.

۲- اعدام وی را به شرط همکاری وی برای بازگرداندن اموال، به حبس ۲۰ ساله تبدیل کند. در نقطه مقابل، محافل سیاست‌باز دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پول‌ها برنگردد. در این زمینه قوه قضائیه گزارش داده است: «اردیبهشت۱۴۰۲ با ابلاغ رئیس قوه قضائیه، فرصتی با بازه زمانی مشخص به محکوم‌علیه داده شد تا تکلیف بازگرداندن بدهی‌ها را مشخص کند. با تعامل دستگاه قضائی و سازمان اطلاعات سپاه، اموال بابک زنجانی با همکاری خودش در خارج شناسایی شده و مجموعه‌ای از راهکارهای اطلاعاتی و حقوقی برای بازگرداندن اموال در دستور کار قرار گرفت. محموله‌ای معادل بدهی‌های ارزی وی در بهمن ۱۴۰۲، طی چند مرحله وارد کشور شده و در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت که ارزش آن با احتساب اموال مصادره شده قبلی، بیش از بدهی‌های وی می‌باشد.»

ثالثا بابک زنجانی چنان که در گفت‌وگوی کاملا تبلیغاتی با نشریه کارگزارانی آسمان (به سردبیری محمد قوچانی) در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ (چهار ماه قبل از بازداشت وی) عنوان کرده، رشد خود را مدیون دوره سربازی خود در بانک مرکزی (دولت مرحوم هاشمی/ مدیریت مرحوم نوربخش بر بانک مرکزی) است به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفت و منشی دفتر و راننده، آقای نوربخش شد و سپس در زمره ۴- ۵ نفری قرار گرفت که نوربخش انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می‌داد تا در بازار پخش کنند. به گفته بابک زنجانی: «اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان بود] ۱۷میلیون تومان کارمزد در یک روز به نرخ سه دهه قبل!![ با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار می‌گرفتم و در بازار می‌فروختم.»

رابعا جریان غربگرا اصرار دارد کشور را در جنگ اقتصادی به جای دور زدن تحریم‌ها، تسلیم غرب کند؛ چنانکه با برجام شروع کرد و مطابق دیکته غرب در تدارک برجام دو و سه برای واگذاری برنامه نظامی و اقتدار منطقه‌ای- سپس واگذاری یا تعطیلی بخش عمده‌ای از توانمندی‌های هسته‌ای- بود. در این مسیر نه‌تنها تحریم‌ها لغو نشد بلکه دو برابر هم شد و در اثر بی‌کفایتی‌های هشت ساله دولت وقت، چند هزار کارخانه تعطیل شدند، معدل هشت‌ساله رشد اقتصادی به صفر درصد نزدیک شد، فروش نفت به زیر سیصد هزار بشکه کاهش یافت و تورم به رکورد ۶۰ درصد رسید. در عین حال فسادهای بزرگی مانند فساد ۱۴ هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه، نیشکر هفت‌تپه، ماشین‌سازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه اراک، مفاسد حسین فریدون و رئیس خصوصی‌سازی و داماد و دختر دو وزیر صمت، رؤسای سایپا و ایران خودرو، حیف و میل ده‌ها هزار میلیارد تومان تسهیلات ویژه بانکی و محرومیت تولیدکنندگان واقعی از حمایت‌های بانکی دولت، واگذاری رانتی ده‌ها میلیارد دلار از ذخائر ارزی به قیمت ۴۲۰۰ تومان، و.. در همان دولت رخ داد.

کد خبر 850260 منبع: کیهان برچسب‌ها خبر ویژه بابک زنجانی فساد

دیگر خبرها

  • پائولو مالدینی: نمی توانم خودم را جایی غیر از میلان تصور کنم
  • تمجید کریم بنزما از وینیسیوس جونیور: شماره یکی، داداش کوچولو + عکس
  • توخل: بسیار بعید است که در بایرن بمانم
  • آرزوی آزمون برای امباپه برآورده نشد
  • چه کسانی دوست داشتند بابک زنجانی اعدام شود؟
  • لیموچی از دسترس همه تیم‌ها خارج شد!
  • ۲۱ عملیات جستجو برای یافتن جسد کودک غرق شده در خرسان انجام شد
  • کنعانی: حمله به رفح بیانگر درنده‌خویی رژیم یاغی صهیونیستی است
  • صحبت‌های آتشین هاشمی نسب در میکسدزون
  • بازیگر «نون خ»: چند بار تا مرز خفگی رفتم